وقتی امیر قلعهنویی در قامت سرمربی تیم ملی از وزیر ورزش تعریف بی مورد می کند از سایر بازیکنان تیم ملی انتظار دیگری نخواهیم داشت.از اظهارات عجیب قلعهنویی درباره وزیر ورزش تا رفتار بحثبرانگیز رامین رضاییان؛ وقتی تعارف در فوتبال ایران جای واقعیت را میگیرد.
در فوتبال ایران، گاهی تعارف و تعریفهای بیجا خطرناکتر از اشتباهات فنی هستند. این رفتارها نهتنها چهرهها را از واقعیت دور میکند، بلکه باعث شکلگیری الگویی غلط برای نسل بعدی بازیکنان و مربیان میشود. نمونه تازهاش؟ از امیر قلعهنویی تا رامین رضاییان، و زنجیرهای از رفتارهایی که به ظاهر سادهاند، اما اثرشان عمیق است.
سالهاست کارشناسان درباره «تعارف ایرانی» در ورزش هشدار میدهند؛ همان فرهنگی که در ظاهر نشانه احترام است، اما در عمل، مسیر حقیقت را منحرف میکند.وقتی کسی را بیدلیل «پدر ورزش»، «نابغه تاکتیکی» یا «استاد اخلاق» مینامند، او ناخودآگاه به همان باور میرسد و دیگر نیازی به اصلاح رفتار یا عملکرد خود نمیبیند.

وقتی امیر قلعهنویی از وزیر ورزش بی اندازه تعریف و تمجید می کند.
همین اتفاق زمانی رخ داد که یک مجری سالها پیش وزیر ورزش وقت را “پدر ورزش ایران” نامید؛ لقبی که از اساس اشتباه بود، زیرا این عنوان تاریخی برای «میرمهدیخان ورزنده» است، مؤسس نخستین مدرسه تربیتبدنی کشور.در روزهای اخیر، امیر قلعهنویی در گفتوگویی پس از دیدار با وزیر ورزش، او را با عباراتی تحسینآمیز خطاب کرد و گفت:
«جلسه خیلی خوبی بود، راهنماییهای وزیر فنی بود چون اشراف زیادی دارند…»

اما این تعریفها از سوی سرمربی تیم ملی، در حالی است که فوتبال ایران زیر بار انتقادات فنی قرار دارد و کیفیت تیم ملی با پرسشهای زیادی روبهرو است. آیا وقت آن نیست که به جای تعارف، درباره نواقص تیم ملی صادقانه صحبت شود؟
سالهاست ورزشکاران و مربیان باتجربه، دخالت سیاستمداران در تصمیمهای فنی را یکی از دلایل عقبماندگی ورزش ایران میدانند. وقتی سرمربی تیم ملی، مشاورههای وزیر را «فنی» مینامد، طبیعی است که مرز بین مدیریت و تخصص مخدوش شود.
با چنین رفتارهایی، جای تعجب ندارد که بعدها همین مدیران سیاسی خود را صاحبنظر فنی بدانند و در جزئیترین تصمیمهای ورزشی دخالت کنند.رفتارهای نمایشی و تعارفهای بیمورد، فقط در سطح مدیران باقی نمیمانند. همین الگوها در زمین فوتبال هم تکرار میشوند.نمونهاش رامین رضاییان — کاپیتان استقلال و بازیکن ملیپوش — که در دیدار مقابل فجر سپاسی، شادی گلی انجام داد که با اصول حرفهایاش همخوانی نداشت.
او پس از گل سوم تیمش، بهجای تبریک به گلزن جوان، مستقیماً به آغوش ساپینتو پرید؛ در حالیکه تا چند روز قبل از همین مربی دلخور و معترض بود. رفتاری که بسیاری از هواداران را شگفتزده کرد.رضاییان همیشه بهعنوان بازیکنی احساسی، پرانرژی و در عین حال بااخلاق شناخته شده است؛ کسی که در دوران حضورش در تیم ملی، با رفتارهای حرفهایاش مورد احترام بود. اما حالا وقتی سرمربی تیم ملی خودش تعارف و سیاستزدگی را بهعنوان «الگو» نشان میدهد، از شاگردانش چه انتظاری میتوان داشت؟
فوتبال، صحنه تعارف و مجامله نیست. این ورزش نیاز به صداقت، انتقادپذیری و استقلال فکری دارد. اگر بزرگان فوتبال بهجای تعریف از مسئولان، به نقد سازنده بپردازند، دیگر بازیکنان جوان یاد میگیرند که مسیر پیشرفت از چاپلوسی نمیگذرد.
